سفارش تبلیغ
صبا ویژن



خانم (ح) زن خوشبختی است - نسیم صبح






درباره نویسنده
خانم (ح) زن خوشبختی است - نسیم صبح
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
اسفند 1388


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
خانم (ح) زن خوشبختی است - نسیم صبح

آمار بازدید
بازدید کل :96150
بازدید امروز : 6
 RSS 

   

هر وقت در مهمانی زنانه ای گرد هم می آیند مادر و خواهرهای خانم ح به اومی گویند خوش به حالت که شوهری مثل آقای ح دارد و خانم ح بعضی وقتها از اینهمه خوشبختی تعجب می کند و حسابی شاکر می شود.

مادر آقای ح همیشه و همه جا از آقای ح و هر چی خوبی دارد تعریف می کند و مدام قربان ، صدقه آقای ح
می رود دایم برای آقای ح اسپند دود می کند که خدای نکرده چشم نخمپورد.

از وقتی خانم ح با آقای ح ازدواج کرده است همه او را با نام خانم ح می شناسند . از بس که آقای ح در فامیل و دوست و آشنا زبانزد است و خانم ح نیز افتخار می کند که او را خانم ح می نامند و صدا می زنند.

خانم ح با خود فکر می کند که زن خوشبختی است .

خانم ح هرروز صبح زود از خواب بیدار می شود ، نان داغ می خرد ، چای دم می کند ، میز صبحانه را
می چیند و آقای ح را بیدار می کند .آقای ح چند لقمه نان و پنیر و یک لیوان چای شیرین می خورد ، لباسهای تمیز و اتو شده اش را که خانم ح مرتب کرده است می پوشد و کیفش را برمی دارد و سوار ماشینش که دیروز بعد از خانم ح خوب آن را شسته بود می شود و به اداره می رود.

آقای ح برای اینکه مشکلات مالی منزلش را رفع و رجوع می کند گاهی تا ساعت 7 بعد از ظهر اضافه کاری
می کند .

آقای ح حتی روزهای جمعه را هم کار می کند تا مبادا برای خانم ح مشکلی پیش بیاید و خانم ح برای اینکه
بچه ها از نبود پدری فداکار منزل غصه بخورند، روزهای جمعه بچه ها را باخود به پارک می برد.

با توجه به این همه تکنولوژی قرن ما ، لباسشویی ، جاروبرقی ، اتو و... خانم ح در خانه فقط کارهای سبکی انجام می دهد ولی آقای ح تمام مشکلات را بر دوش دارد.

خانم ح برای تربیت بچه ها نیز چند کتابی خوانده است البته بچه هایی که اصلا نیاز به تربیت ندارن و خودشان مانند آقای ح ذاتا مؤدبند و وظیفه شناس.

خانم ح صبح ها هر روز ساده ترین کارهای منزل را انجام می دهد یعنی ریخت و پاش بچه ها و آقای ح را جمع و جور می کند . کتاب و دفترهای فرزندان را در کتابخانه می گذارد .

تختها را مرتب می کند .

لباسهای راحتی منزل را در کشوها قرار می دهد .لباسهای کثیف را درون لباسشویی می اندازد و بعد برای خرید روزانه بیرون می رود.

خانم ح هر روز از میدان میوه و تره بارسبزی خوردن می خرد.

در سبد کالای خرید روزانه خود شیر را فراموش نمی کند چرا که آقای ح خوردن شیر را قبل خواب خیلی دوست می دارد.

میوه هم هفته ای دو بار می خرد.

گوشت، مرغ، ماهی و حبوبات نیز ماهی دوبار می خرد.

برای اینکه آقای ح خیلی قرمه سبزی دوست دارد سبزی قرمه هم می خرد .

خانم ح بعد از خرید به منزل برمی گردد.

آقای ح هر روز با ماشین شخصی می رود اداره چون اگر بخواهد با سرویس به محل کار برود باید نیم ساعتی زودتر بیدار شود .

خانم ح خرید ها را در سبدی می گذارد و سربالایی منزل را با سختی بالا می رود و در حالی که دستشهایش پر است از سبد و نایلون خرید، نفس زنان مسیر را طی می کند و در راه چند باری بسته ها را زمین می گذارد و خم و راست می شود و نفس عمیق می کشد .

خانم ح به دستهای قرمز شده اش نگاه می کند و بعد لبخندی می زند و به خوشحالی آقای ح و بچه ها
می اندیشد.

بارها را دوباره از زمین برمی دارد و دفعه آخر پشت در آپارتمان زمین می گذارد.

در را که باز می کند با تمام ناامیدی به طبقه سوم نگاه می کند و وسایل را نفس زنان درون آشپزخانه زمین
می گذارد.

*

خانم ح سبزی را پاک می کند و می شوید .میوه ها ی شسته شده ، گوشت و مرغ و ماهی پاک شده را بسته بندی می کند و درون یخچال می گذارد.

خانم ح سه ساعت بعد به ساعت نگاه می کند .

نهار پخته شده و آماده است .

بچه ها ساعتی دیگر از مدرسه می رسند

خانم ح به دعوتنامه روی میز نگاه می کند ، دعوت از پدران برای جلسه اولیا و مربیان است و خانم ح باید فردا بعد از ظهر به مدرسه پسرش برود زیرا آقای ح باید حتما اضافه کاری داشته باشد.

دخترِ خانم ح نیز در درس ریاضی ضعیف است و خانم ح باید برای او کتاب کمک درسی تهیه کند و برای یادگیری درسهایش بیشتر وقت بگذارد.

لباس پسر خانم ح شکافته و باید دوخته شود.

در ضمن خانم ح درمجله ای ویراستار است و کارهای ویرایش نشده روی میز کارش در خانه مانده است .

شب است و آقای ح خسته و درمانده از کارهای روزانه وارد می شود پس خانم ح باید منزل را آرام نگه دارد تاآقای ح بتواند استراحت کند و تجدید قوا کند برای روز سختی دیگر .

خانم خ خیلی سریع یک چای خوش رنگ می آورد و بعد میز شام را می چیند. و بوی قرمه سبزی فضای اتاق را پر می کند. آقای ح و بچه ها با فراغت خاطر از کار سخت روزانه شام می خورند و بعد از شام بچه ها به اتاق خودشان می روند و آقای ح جلوی تلویزیون پایش را دراز می کند .

  خانم ح ظرفهای شام را از روی میز جمع می کند و می شوید . حالا آشپزخانه فارغ از هیاهوی روز در آرامش و تمیزی کامل است.

*

شب است و سکوتی در خانه حکمفرما . خانم ح همچنان روی انبوهی از برگه ها سر خم کرده و می نویسد و غلط گیری می کند باید فردا صبح کارها را به دفتر نشریه تحویل دهد .

شوهر و فرزندان خانم ح ساعتهاست که درخوابند و خانم ح با خودش فکر می کند عجب زن خوشبختی هستم و آقای ح عجب مرد فداکاری است و پتو را روی آقای ح می کشد و لیوان خالی شیر را برمی دارد و می شوید .

دیگر ویرایش به پایان رسیده است و خانم ح به ستاره های پشت پنجره لبخند می زند . ساعت 3 نیمه شب است.خمیازه ای می کشد . کارهای آماده را درون پاکتی جا می دهد . ساعت را روی 6 صبح تنظیم می کند و روی دختر و پسرش را که در خوابند می بوسد.

قبض آب ودفترچه قسط منزل را هم درون کیفش می گذارد تا فردا بپردازد. دعوتنامه را هم در کیفش می گذارد و چشم هایش را می بندد و با خودش فکر می کند زن خوشبختی است که خانه ای دارد کوچک و تمیز که او را از مستاجری نجات داده است هر چند باید هر ماه قسط بپردازد .

خانم ح شوهری دارد که فقط به فکر خانواده است و بچه هایی که مؤدبند و سرزنده .

پس او زن خوشبختی است.

 

 



نویسنده » محمدی » ساعت 5:14 عصر روز سه شنبه 88 اسفند 18